مریم ابراهیمی
از زبان مریم :
برای مهاجرانی می نویسم که از سرزمین مادریشان رفتند.
آنهایی که خواسته و یا ناخواسته با شهرشان خداحافظی کردند.
و دیار خاطراتشان را پشت سر گذاشتند.
آنهایی که خانه و خانواده
دوستان و هم کلاسی هایشان، شغل و مهارتشان،
آرزوهای دوران بچگی و گاهی اعتماد به نفس شان
و حتی برای عده ای،
زبان مادریشان
در چمدان کوچک مهاجرتشان جا نشد.
آنهایی که این همه را در شهر و دیارشان به جا گذاشتند و رفتند.
ولی،
هیچ گاه فراموششان نکردند.
رفتند تا زندگی را در جای دیگر،
دوباره
آغاز کنند
با امید یک شروع روشن.
ما مهاجران در هر جای کره زمین که باشیم حداقل یک نقطه مشترک داریم و آن چیزی است که وقتی به یادش می افتیم، ضربان قلبمان تندتر می زند. همه ما داشته هایی داشته ایم که در چمدان کوچک مهاجرتمان، جا نشد چیزهایی که اینقدر دوستشان داشتیم که موقع خداخافظی تکه ای از قلبمان را پیششان گذاشتیم و آمدیم.
شاید خانه سبز خاطراتمان با آن همه عکسهای یادگاری و یا حس زیبای آشنا بودن با دیوارهای شهرمان، یکی از آن چیزهایی باشد که با هم بزرگ شده بودیم، اما همسفر بودنمان با هم ممکن نشد.
چمدان مهاجرتمان اینقدر کوچک بود که گاهی حتی برای زبان مادریمان هم جا نداشت.
مریم ابراهیمی درسال ۱۳۴۸ درتهران به دنیا امد.. تمام کودکیش لابلای کتابها و داستان ها و شعر ها سپری شد. بعد از اتمام دوره ی دبیرستان بر سر دو راهی ادامه ی تحصیل بین دو رشته ی مورد علاقه اش یعنی ادبیات فارسی و هنر قرار گرفت . نهایتا به دانشگاه هنر رفت. در رشته ی طراحی صنعتی و بعد از آن در مقطع کارشناسی ارشد پژوهش هنر فارغالتحصیل شد.
همزمان با تحصیل مقالاتی را در روزنامه های وقت به چاپ رساند. بعد از اتمام تحصیلات مشغول تدریس در کلاسهای هنری شد.
پس از مدتی تدریس از ایران مهاجرت کرد. او در خارج از ایران همچنان به کارهای هنری و نوشتن ادامه داد.
گوشه ای از این داستان مشترکمان در کتابی به اسم "آرزوهای بزرگ - چمدان کوچک" الان قابل دسترس شماست.
این کتاب اولین اثر داستانی او با موضوع مهاجرت است. کتاب حاضر همزمان به زبان انگلیسی در آمریکا به چاپ رسیده و قابل دسترسی میباشد.
برای تهیه کتاب به زبان فارسی اینجا را کلیک کنید
برای تهیه کتاب به زبان انگلیسی به وب سایت زیر مراجعه کنید:
روش های دسترسی به نویسنده مریم ابراهیمی: